مدیر میانی سخت‌ترین وظیفه را در سازمان دارد!

چرا که هم باید مهارت‌های مدیریتی را برای مدیریت کارکنان داشته باشد،

هم باید مهارت‌هایی داشته باشد تا نظر مدیر ارشد را تامین کند و او را در رسیدن به اهداف سازمان یاری کند.

دلیل اینکه بسیاری از مدیران ارشد نمی‌توانند مدیران میانی را با خود همراه سازند، نبود این مهارت‌ها در مدیر میانی است.

بدون تردید موفقیت یک صاحب کسب و کار یا مدیر ارشد سازمان در گرو توانمندی مدیران میانی و سرپرستان مشغول به فعالیت در سازمان است.

بسیاری از مدیران ارشد امکان تفویض اختیار به مدیران میانی را به دلیل توانمندی‌های کم مدیریتی آنان ندارند و به این دلیل ناگزیرند دائما در انجام کارها مداخله کنند و از انجام وظایف کلیدی مدیریتی خود باز مانند!

در بسیاری مواقع نیز مدیر ارشد ناچار است تا در امور استخدام مداخله کند تا اطمینان حاصل کند فردی که توسط مدیران میانی گزینش شده مناسب است!

این دو تنها بخش کوچکی از دغدغه‌های مدیریتی است و علاوه بر آن‌ها نبودِ مهارت‌های هدف گذاری، برنامه ریزی عملیاتی، تصمیم گیری و حل مسئله، مدیریت عملکرد، جانشین پروری، سیستم سازی، تیم سازی، کنترل، ارتباط موثر، انگیزه بخشی، ارائه گزارشات موثر به مدیر ارشد، خلاقیت، دیدگاه استراتژیک و … در مدیر میانی سبب می‌شود مدیران میانی هر چقدر هم که در کار خود از نظر فنی متخصص باشند، نتوانند بهترین عملکرد مدیریتی را داشته باشند.